زند گينمامه داراب افسربختياري

 
   طلايه دار بومي سرود بختياري

داراب افسر فرزند آقا اصلان از طايفه احمد خسروي بختياري مي باشد که مادر آقا اصلان خواهر حسينقلي خان ايلخاني و مادر داراب بي بي گوهر دختر حسينقلي خان مي باشد. وي در سال 1279 شمسي در چقاخور در دامنه کوه کلار متولد گرديد که دشتي زيبا و با صفاست و هم اکنون درياچه سد آنرا در بر گرفته و باغهاي سر سبز آوارگان قسمتي از اين دشت را پوشانده، چشمه تنگ صياد از کنار روستاهاي آن مي گذرد و وارد درياچه سد مي گردد. 

وي داراي تحصيلات قديمه و مردي پر تلاش و جستجوگر بوده که علوم زمان خود را فرا گرفته و از سال 1320 شمسي مقيم اصفهان گرديد.  از دوران جواني سرودن شعر را آغاز نموده و شعر گويشي را با نام رستاخيز مسجد سليمان سروده که تئاتر گونه است؛ از نابسامانيهاي کارشناسان نفت در منطقه مسجد سليمان سخن مي گويد که بارها بصورت تئاتر بروي صحنه آمده است و حاکي از افکار وطن پرستانه و احساسات حق طلبانه او است.  زيباترين شعر او منظومه هميلا و عمرويه است.  شادروان داراب افسر از طلايه داران بومي سرود به لهجه بختياري است که اگر پيش از او افراد ديگري آغازگر اين شيوه بوده اند ولي افسر آنرا در حد کمال خود سروده و بيش از نيم قرن است که اشعار گويشي او زبان به زبان نقل   مي گردد و آن لطافت و حلاوتي که در شعر گويشي او وجود دارد در شعر فارسي او وجود ندارد.  شادروان افسر در سالهاي آخر عمر خود يعني در سال 1337 شمسي به علت عارضه سکته نيمي از بدنش فلج گرديد و خانه نشين شد و طولي نکشيد که چشم از جهان فروبست و در تکيه مير تخت پولاد اصفهان بخاک سپرده شد؛ ولي آثار جاوداني او سينه به سينه در دل کوهستانهاي بختياري جاري گرديد و به ابديت پيوست.

چاه نفت شماره یک

باشگاه مرکزی مسجد سلیمان کامل ترین باشگاه ورزشی و تفریحی ایران

"گنج چسبناک میدان نفتون"   

وبلاگ فرشید خدادادیان                                                                 

گزارش  "ویتا سکویل وست"  از مسجدسلیمان در 1306 خورشیدی  

*این مقاله پیش از این در نشریه مشعل شماره ۴۱۸/یکشنبه نوزدهم آبان ۱۳۸۷ منتشر شده است  

"ویتا سکویل وست"  نویسنده شهیر انگلیسی از جمله اروپائیانی است که در دهه دوم فعالیت صنعت نفت در ایران  ؛ موفق شد از مرکز این فعالیت ها  در شهر کنونی "مسجدسلیمان" ؛  که آن هنگام "میدان نفتون"  نامیده می شد دیدن کند.

 وی پس از بازگشت مشاهدات خود را در قالب  کتابی تحت عنوان :

Twelv days and account of a journey across the bactiari mountain is south west persia

در یکصد و چهل و دو صفحه و به قطع وزیری در سال ۱۹۲۸ میلادی به چاپ رسانید...

کتابی که گزارشی از آن را نخستین بار مترجم توانمند زنده یاد "مهراب امیری" با ترجمه بخش هایی از آن در اختیار علاقمندان قرار داد. ترجمه کوتاه زنده یاد امیری از کتاب سکویل وست در کتاب "آنزان- کتاب اول" در کنار  مصاحبه ای با او  منتشر شده  است .(۱)

شش سال پس از انتشار این گزارش کوتاه   ؛متن کامل کتاب یاد شده  به فارسی ترجمه و منتشر شد.کتابی  تحت  عنوان "دوازده روز سفر به سرزمین بختیاری " با ترجمه "شفق سعد"  که توسط انتشارات "کتاب روز" وابسته به "نشر فرزان روز"  در سال ۱۳۸۰خورشیدی  در اختیار علاقمندان فارسی زبان  قرار گرفت و بازخوانی و استخراج  گزارش سکویل وست از فعالیت صنعت نفت  ایران نیز  از روی این ترجمه و البته مقابله با متن اصلی  استخراج شده است.  

سکویل وست که بود؟

"ویکتوریا مری سکویل وست"  در نهم مارس ۱۸۹۲ میلادی در خانواده ای اشرافی در ایالت کنت انگلستان متولد شد. پدر بزرگ مادری او ؛  لرد سکویل دوم  و پدرش لرد سکویل سوم بود و خانه اشرافی که ویکتوریا مری در آن بدنیا آمد قصری با اتاق های فراوان بود.(۲)

اما زندگی در یک خانواده اشرافی و در قصری آنچنانی مانع از این نبود که دختر کنجکاو خانواده لرد سکویل وست به جامعه پیرامونش توجهی نداشته باشد . از آنجا که  به نویسندگی علاقه فراوان داشت ؛ نام هنری "ویتا"  را برای خود برگزید و آثار فراوانی را به چاپ رساند. با بسیاری از بزرگان ادبیات هم عصر خود مراوده داشت و به زودی جایگاه مهمی در عرصه ادبیات پیدا نمود.  قبل از این شهرت جهانی او ازدواج نمود .ازدواجی که در باز شدن پایش به شرق بسیار تاثیرگذار بود "ویکتوریا مری" در سال ۱۹۱۳ میلادی با "هرولد نیکسون"  فرزند نیکسون معروف ازدواج کرد و شغل دیپلماتیک همسرش  او را با دنیای جدیدی آشنا کرد.  

مسافرتهای " سکویل وست"  به ایران

همسر ویتا ؛ "هرولد نیکسون" که بواسطه توانایی هایش  بعدها از ملکه انگلستان  لقب "سر"  را  گرقت  از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۷ میلادی بعنوان  کنسول  سفارت انگلستان در تهران مشغول به کار شد و همین شغل کافی بود تا ویتا دوبار به ایران مسافرت و هر دو بار مشاهدات خود را در ایران منتشر  نماید.(۳)

بار نخست که البته مدتها قبل از مسئولیت سیاسی رسمی هرولد در ایران  روی داد  در سال ۱۹۱۶ میلادی بود که ویتا  بهمراه همسرش به ایران آمد و مشاهدات خود را در کتابی تحت عنوان "مسافر تهران"  منتشر نمود. کتابی که به فارسی نیز ترجمه شده است . (۴)

بار دوم نیز او به  سال ۱۹۲۷ میلادی (۱۳۰۶ خورشیدی) به ایران آمد و طی این سفر بود که به سرزمین بختیاری و مناطق نفتی ایران مسافرت نمود . در این سفر دوازده روزه ویتا بهمراه همسرش هرولد و سه نفر از دوستان انگلیسی و امریکایی شان با اتومبیل و همچنین در بخشی از راه با اسب و قاطر خود را  از طریق اصفهان و چهار محال بختیاری به مسجدسلیمان رسیدند. و گزارش دوازده روز سفر به سرزمین بختیاری حاصل این مسافرت است.  

گزارش  "سکویل وست"   از مسجدسلیمان

"سکویل وست"  گزارش خود را از حرکت گروهشان از تهران آغاز می کند و پس از آن به دیده های خود از اصفهان و سرزمین بختیاری اشاره می نماید. مقصد سفر او و همراهانش مرکز مناطق نفتی در کوه تپه های مسجدسلیمان بوده و هنگامی که به نزدیکی این منطقه می رسد سکویل وست تقارن بافت سنتی عشایری با مدنیت صنعتی در ایران را اینگونه توصیف می کند :

"چادر های سیاهی که دشت را نقطه چین کرده بودآخرین اثری بود که از عشایر می دیدیم.آنچه انتظار ما را می کشید مدنیت بود که با آن تضادی حاد داشت."  

(۵) 

جاده ی هموار نخستین چیزی بود که برای "سکویل وست" جالب می نمود .این امر نشان از آن دارد که توجه به راهسازی در مقطع زمانی یاد شده از اولویت های کاری در منطقه عملیاتی صنعت نفت در ایران بوده است.  او در این رابطه  می نویسد :

"چرخ های ماشین ناگهان به نرمی بر سطحی هموار و طراز اول به گردش در آمد . (آیا این) یکی از شاهراههای انگلستان (است).این راه به کجا منتهی می شود؟ یورک؟ کمبریج؟ نه احتمالا به شفیلد می رود به دود نگاه کن..." (۶)

رونق صنعتی منطقه نیز برای او بسیار جالب بوده است.  او گزارش می دهد که: "واقعا هیچ کمبودی وجود نداشت و بر اساس آنچه به ما گفته شد از کوره های بلند عظیم تا ماشین های تراشی که با کسری از سانتی متر تنظیم شده انددر آنجا وجود داشت . آنجا می توانند دیگ بخار بسازند یا دوربین چشمی تعمیر کنند . می توانند مته ای را بیش از یک کیلومتر در خاک ایران فرو ببرند!"  

(۷)

مشهود است که در دهه دوم فعالیت صنعت نفت در ایران ؛ رونق اقتصادی و مدنیت نوین صنعتی  موجود در میدان نفتون (مسجدسلیمان)  نیز برای نگارنده  بسیار جالب بوده است ! او در این رابطه با بیانی که تعجب در  آن موج می زند از بقالی هایی یاد می کند که بر پیشخوان آنها کنسروها و بطریهای شناخته شده دیده می شد. همچنین از مدارسی یاد می کند که برای کودکان ساخته شده بود.سالن های خنک و بیمارستانهای منظم و زمین های تنیس که زنان با لباسهای تابستانی و مردان با لباس فلانل سفید در آنها بازی می کردند.... همچنین  رفت و آمد خودرو ها  را  که پلیس هایی با شلوارهای کتانی سفید اداره می کردند ؛ اتوبوسهایی که  در حرکت بودند و جاده های آسفالته سیاه در بین خانه های یک طبقه سفید رنگ پیچ می خوردند و بالا و پایین می رفتند از دیگر نکاتی بوده که "سکویل وست"  را مجذوب خود کرده بود. (۸)

"سکویل وست" در خلال گزارش مشاهدات خود به نکته ظریفی اشاره می کند و آن سابقه آشنایی ساکنان محلی با نفت بوده که بواسطه چشمه های خودجوش نفت حاصل می شده است .او یادآور می شود که :

"بختیاریها نفت را می شناختند .آن را بر سطح چاله های آب باران شناور یافتند(و آن را ) از روی آب جمع (می)کردند.(آنها) نفت را برای چرب کردن زخمها و خراشها استفاده می کردند و ذخایر قیر را تجارت میکردند و به عربها (می)فروختند تا جدار قایق هایشان را که بر دجله و فرات شناور بود را با آن اندود کنند." (۹)

از گزارش "سکویل وست"  همچنین می توانیم از چگونگی عملیات حفاری نفت نیز مطلع شویم . او نقل می کند که چگونه مرد انگلیسی جوانی که بعنوان سر مهندس در میدان نفتون حضور داشته برایش چگونگی عملیات حفاری را توضیح داده است:

"انگلیسی جوان با پیراهن و شلوار چروک و دود گرفته برای دادن توضیحاتی به غریبه ها بلند می شود و می گوید دستت را اینجا بگذار تا لرزه را احساس کنی .همان گونه که می گوید دستت را روی زنجیر می گذاری و صدای ضربه ی نبردی که پایین در اعماق زمین جاری است به انگشتت منتقل می شود ولی این لرزه نتیجه ضربه ای است که هشت دقیقه قبل کوبیده شده است." (۱۰)

چگونگی اطلاع رسانی در لحظه به نفت رسیدن چاه نیز در نوع خود جالب بوده است:

"وقتی که تصور می کنند چنین لحظه مهیجی نزدیک شده است به آنانی که به چاه نزدیک می شوند هشدار می دهند .این هشدار موجز و موکد است: سیگار نکشید! در حال حفاری سنگ آهک اصلی." (۱۱)

"سکویل وست"  همچنین آماری از تعداد چاههای نفت در منطقه و میزان تولید نفت را نیز منتشر می نماید.بر اساس گزارش او آگاه می شویم که در آن سال 

 (۱۹۲۷م) بیش از یکصد حلقه چاه در منطقه ای به وسعت پنجاه مایل مربع فعال بوده  و در سال چهار و نیم میلیون تن نفت تولید می کردند. (۱۲) وقتی این گزارش را با آمار تولید نفت در مسجدسلیمان مندرج در جلد یک کتاب مدیران صنعت نفت  مقایسه می کنیم که تولید (49921109 ) چهل و نه میلیون و نهصد و بیست و یک هزار و یکصد و نه بشکه را نشان می دهد (۱۳) متوجه می شویم اطلاعات سکویل وست در این زمینه چقدر دقیق بوده است.البته سکویل وست به این نکته نیز اشاره دارد که :

"چاههای دیگر هم وجود دارند که در حال ساخت هستند .دراعماق زمین گاهی در عمق بیش از یک و نیم کیلومتر پوزه مته در ستیزی که هیچ گاه چشم بشر فانی آن را ندیده است زمین را می کاود و سوراخ می کند. مته این دشمن باریک و نوک تیز سانتی متر به سانتی متر راه خود را در میان سنگهای نهفته باز می کند." (۱۴)

گنج چسبناک

نکته دیگری که از گزارش سکویل وست قابل برداشت است ؛  تثبیت تاسیسات جانبی بهره برداری نفت در منطقه است . اگر در آغاز کشف نفت در منطقه تولید چاههای نفت به حوضچه های روباز هدایت می شد. در زمانی که سکویل وست گزارش می دهد دیگر  تاسیسات جانبی بهره برداری به حدی مستقر شده اند که نویسنده در چند جا اشاره می کند که نفتی به چشم دیده نمی شود:

"این یک میدان نفتی بزرگ است اما من نفتی نمی بینم در عوض جایگاههای وسیعی را می بینم که پر از دیگهای بخار و کوره ها و پیستونها و یاتاقانها و ماشین های تراش و تسمه نقاله های چرمی است که در حال گداختن و کوبیدن و چرخ زدن هستند. دکل نفت دیده می شود.زمزمه آن به گوش می رسد ولی نتیجه آن هرگز دیده نمی شود.لوله های انتقال دهنده مسدود و مهر و موم شده اند .گنج چسبناک میدان نفتون در خط لوله عظیمی که بر فراز تپه های عجیب به خود می پیچد ؛ در دشت های پر از غلات عربستان (خوزستان) پایین می خزد و به طرف آبادان و دریا حمل می شود." (۱۵)

آلودگی هوا و مسایل زیست محیطی نیز از گزارش "سکویل وست"  قابل برداشت است. در زمان بازدید نگارنده عملیات صنعتی در میدان نفتون به گونه ای بوده که در برخی از مناطق گاز شدیدا" انتشار داشته است.

"بوی سنگین گاز همه جا و همه چیز را فرو گرفته بود.در نقاطی مشخص از جاده موانعی ساخته بودند و در آنجا همه کبریتها را جمع می کردند و پس از گذشتن از آن منطقه آنها را پس می دادند." (۱۶)

این امر نشان می دهد که در مناطقی که "سکویل وست"  یاد می کند ؛  به همراه داشتن وسیله آتش زا چقدر خطرناک بوده است!

او به جامعه شناسی مردمی که می دیده نیز توجه داشته است.در گزارش خود از مردانی یاد می کند با پوستهای تیره .ایرانی و هندی که احتمالا حتی خواندن و نوشتن هم نمی دانستند و این سوال را مطرح می کند که: "واقعا این مخلوقات ساده از موتورهای صنعتی چه ادراکی داشتند؟در دنیای تخیلات آنها دنیایی که از کار آنان تغذیه می کردچه شکلی داشت؟آیا هیچگاه به خود زحمت داده بودند تا درباره آنچه ماورای حوزه وظیفه بلاواسطه آنها قرار داشت بیندیشند؟"(۱۷)

مسافر میدان نفتون تا آخرین لحظات حضور در منطقه نفتی بین سنت بومی و مدرنیته ناشی از نفت تضاد می بیند و گزارش خود را اینگونه به پایان می برد: "شب هنگام از تپه ای بالا رفتیم و در آنجا ایستادیم و میدانی نفتی را نگریستیم که شعله های سرخ فام آن در تاریکی می درخشید.کوههای پر چین و چروک دیده نمی شدند واقعا نمی توانستیم خود را قانع کنیم که یکی از شهرهای گسترده را  در انگلستان صنعتی مشاهده می کنیم ؛  ضمن اینکه امکان نداشت نسیم لطیفی که بر صورت ما می وزید از خاک انگلستان بر خواسته باشد." (۱۸)

گزارش "ویتا سکویل وست"  از عملیات صنعت نفت ایران در سال ۱۹۲۷ میلادی گویای بسیاری از ویژگی های منطقه نفتی و تاثیر صنعت نفت بر فرهنگ و زندگی این خطه از ایران است .تاثیری که با کشف میادین جدید نفتی به جاهای دیگر نیز اشاعه پیدا کرد.  

ویکتوریا مری (ویتا) سرانجام در دوم جون ۱۹۶۲ میلادی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. اما گنج چسبناک میدان نفتون همچنان در لوله ها جریان دارد.

پی نوشت ها:

۱-     غلامعباس نوروزی : آنزان-کتاب اول/1374/آنزان/تهران/ص 56

۲-     ویتا سکویل وست: دوازده روز سفر به سرزمین بختیاری/ترجمه شفق سعد/1374/فرزان روز/تهران/ص2مقدمه

۳-     دکتر غفار پور بختیار: بختیاری نامه/1384/آنزان/تهران/ص91

۴-     ویتا سکویل وست : مسافر تهران/ترجمه مهران توکلی/چ دوم 1376/فرزان روز/تهران

۵-     سکویل وست: دوازده روز .../ص 153

۶-     سکویل وست: دوازده روز .../ص154

۷-     سکویل وست: دوازده روز.../ص 158

۸-     سکویل وست: دوازده روز .../ص 158

9-     سکویل وست: دوازده روز ... /ص 165

10- سکویل وست: دوازده روز .../ ص 162

11- سکویل وست: دوازده روز .../ ص163

12- سکویل وست: دوازده روز ... / ص161

13- عباس طرفی:مدیران صنعت نفت/ج یک /چ دوم 1383/بی نا/تهران/ص91

14- سکویل وست: دوازده روز ... /ص161

15- سکویل وست: دوازده روز ... /ص166

16- سکویل وست: دوازده روز ... /ص158

17- سکویل وست: دوازده روز ... /ص168

18- سکویل وست: دوازده روز ... /ص169

بدون شرح

عکس از ایبنا نیوز

بدون شرح !!!!؟؟؟؟؟

Images: 4shanbesori.gif

وصیت نامه کوروش کبیر

 

پس از مرگ بدنم را موميای نكنيد

و در طلا و زيور آلات و يا امثال آن نپوشانيد.

زودتر آنرا در آغوش خاك پاك پارس (ایران) قرار دهيد تا

ذره ذره های بدنم خاك پارس (ایران) را تشكيل دهد.

news: koorosh.jpg

از همه پارسيان و هم‌ پيمانان بخواهيد تا بر آرامگاه من حاضر گردند

و مرا از اينكه ديگر از هيچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گويند.

به واپسين پند من گوش فرا داريد.

اگر می‌خواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد، به دوستان خود نيكی كنيد

فرزندان من،

دوستان من

من اكنون به پايان زندگی نزديك گشته‌ام

من آن را با نشانه‌های آشكار دريافته‌ام

وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپنداريد و كام من اين است كه اين احساس

در کردار و رفتار شما نمايانگر باشد،

زيرا من به هنگام كودكی ، جوانی و پيری بخت‌يار بوده‌ام،

هميشه نيروی من افزون گشته است آن چنان كه هم امروز نيز احساس نمی‌كنم كه از هنگام جوانی ناتوان‌ترم.

من دوستان را به خاطر نيكويی‌های خود خوشبخت

و دشمنانم را فرمان‌بردار خويش ديده‌ام.

زادگاه من بخش كوچكی از آسيا بود.

من آنرا اكنون سربلند و بلندپايه باز می‌گذارم.

اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ،

خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم.

حتی در پيروزی های بزرگ خود ، پا از اعتدال بيرون ننهادم.

در اين هنگام كه به سرای ديگر می‌گذرم،

شما و ميهنم را خوشبخت می‌بينم.

و از اين رو می‌خواهم كه آيندگان مرا مردی خوشبخت بدانند.

مرگ چيزی است شبيه به خواب.

در مرگ است كه روح انسان به ابديت می پيوندد و چون از قيد و علايق آزاد می گردد به آتيه تسلط پيدا می كند و هميشه ناظر اعمال ما خواهد بود

پس اگر چنين بود كه من انديشيدم،

به آنچه كه گفتم عمل كنيد و بدانيد كه من هميشه ناظر شما خواهم بود ،

اما اگر اين چنين نبود،

آنگاه ازخدای بزرگ بترسيد كه در بقای او هيچ ترديدی نيست

و پيوسته شاهد و ناظر اعمال ماست.

بايد آشكارا جانشين خود را اعلام كنم تا پس از من پريشانی و نابسامانی روی ندهد.

من شما هر دو فرزندانم را يكسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم كه

آزموده‌ تر است كشور را سامان خواهد داد

فرزندانم! من شما را از كودكی چنان پرورده‌ام كه پيران را آزرم داريد

و كوشش كنيد تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند.

تو كمبوجيه، مپندار كه عصای زرين پادشاهی،

تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت.

دوستان يک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند.

همواره حامی كيش يزدان پرستی باش،

اما هيچ قومی را مجبور نكن

كه از كيش تو پيروی نمايد و پيوسته و هميشه به خاطر داشته باش كه

هر كسی بايد آزاد باشد تا از هر كيشی كه ميل دارد پيروی كند.

هر كس بايد برای خويشتن دوستان يك دل فراهم آورد

و اين دوستان را جز به نيكوكاری به دست نتوان آورد.

از كژی و ناروايی بترسيد

اگر اعمال شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد يافت ،

ولی اگر ظلم و ستم روا داريد و در اجرای عدالت تسامح ورزيد ،

ديری نمی انجامد كه ارزش شما در نظر ديگران از بين خواهد رفت

و خوار و ذليل و زبون خواهيد شد

من عمر خود را در ياری به مردم سپری كردم.

نيكی به ديگران در من خوشدلی و آسايش فراهم می ساخت

و از همه شادی های عالم برايم لذت بخش تر بود.

به نام خدا و نياکان درگذشته‌ی ما،

ای فرزندان اگر می خواهيد مرا شاد كنيد نسبت به يكديگر آزرم بداريد.

پيكر بی‌جان مرا هنگامی كه ديگر در اين گيتی نيستم در ميان سيم و زر مگذاريد و هر چه زودتر آن را به خاك باز دهيد.

چه بهتر از اين كه انسان به خاك كه اين‌همه چيزهای نغز و زيبا می‌پرورد آميخته گردد

من همواره مردم را دوست داشته‌ام

و اكنون نيز شادمان خواهم بود كه با خاكی كه به مردمان نعمت می‌بخشد آميخته گردم.

هم‌اكنون درمی يابم که جان از پيكرم می‌گسلد.

اگر از ميان شما كسی می‌خواهد دست مرا بگيرد يا به چشمانم بنگرد،

تا هنوز جان دارم نزديك شود

و هنگامی كه روی خود را پوشاندم،

از شما خواستارم كه پيكرم را كسی نبيند،

زودتر آنرا در آغوش خاك پاك پارس (ایران) قرار دهيد تا

ذره ذره های بدنم خاك ايران را تشكيل دهد.

news: maghbare-koorosh.jpg

چه افتخاری برای انسان بالاتراز اينكه بدنش در خاكی مانند پارس (ایران) دفن شود.

به واپسين پند من گوش فرا داريد.

اگر می‌خواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد، به دوستان خود نيكی كنيد

رقص محلی زنان بختیاری با دستمال

سد شهید عباسپور  (مسجد سلیمان )

سد شهید عباسپور در ۵۵ کیلومتری شمال شرقی مسجدسلیمان قرار دارد چهار مولد برق هر یک به ظرفیت ۲۵۰۰۰۰ کیلو وات دارد که جمعا ظرفیت تولید برق آن یک میلیون کیلو وات است سومین سد جهان در نوع خود می باشد .

مراکز مصرف برق آن استانهای مرکزی ،اصفهان ،خوزستان می باشد ودارای مشخصات ذیل است :

ارتفاع ۲۰۳ متر

طول تاج : ۳۸۰ متر

نوع سد بتونی دو قوسی ( کمانی ) است

سرزیر روبازی دارد  که میزان حداکثر تخلیه آن ۲۰۰/۱۶ متر مکعب در ثانیه است .

ثریا اسفندیاری بختیاری زن دوم شاه

      
ثریا اسفندیاری بختیاری دختر یکی از روسای ایل بختیاری بود و مادری آلمانی داشت. او درسال ۱۹۵۱ در سن۱۸  سالگی با محمد رضا پهلوی که در آن زمان ۳۱ سال داشت ازدواج کرد و در سال ۱۹۵۸ به دلیل اینکه نتوانست وارثی برای شاه بدنیا بیاورد از او جدا شد
    در پي جلسه مشورتي ۲۷ بهمن ماه ۱۳۳۶ و جلسات ۱۰ ، ۱۷ و ۱۹ اسفند اين سال مركب از شاه و تني چند از رجال وقت و يك بزرگ از ايل بختياري تصميم به طلاق ثريا اسفندياري بختياري دومين زن شاه گرفته شد و اعلاميه مربوط صادر گرديد كه در آن دليل طلاق فرزند دار نشدن ثريا و نياز به وليعهد براي شاه ذكر شده بود . ثريا از مدتها پيش از آن نزد مادر آلماني خود در آلمان بسر مي برد. طلاق در تهران انجام گرفت و اسناد مربوط در نيمه فروردين ۱۳۳۷ در آلمان به ثريا ابلاغ شد و وي ۴۲ سال بقيه عمر خود را تنها زندگي كرد و در تنهايي در پاريس در گذشت . شاه قبلا فوزيه شاهزاده خانم مصري را كه مادر دختر بزرگ او شهناز است طلاق گفته بود. فوزيه نيز به همين صورت از تهران به قاهره بازگشته بود و در آنجا ماندگار شده بود . علت طلاق او « ناسازگاري هواي تهران » بيان شده بود.
 و تا مدتی دور دنیا سفر می کرد تا اینکه سرانجام مقیم پاریس شد و یک فیلم با عنوان سه چهره یک زن ساخت و زندگینامه خودش را با عنوان کاخ تنهایی نوشت. مدتی هم همسر یک فیلمساز ایتالیایی بود. وی در سال ۲۰۰۱ در سن شصت و هفت سالگی در پاریس درگذشت..
البته از جنبه های دیگر طلاق ثریا توسط شاه جلوگیری از نفوذ بختیاریها در دربار نیز بود شاه آنچنان که بسیاری هم گفته اند ثریا را بیشتر ازهر کسی دوست میداشت اما چون قابلیت دفاع از حقوق خود ر در مقابل خواهرش به عنوان بزرگترین مخالف ثریارا نداشت ناچار مجبور به طلاق وی شد.

عکس منطقه ای به نام “مین آفیس” در مسجدسلیمان

نفت و مسجد سلیمان

نفت طبیعی در کنار خانه ای واقع در مسجدسلیمان :

4h9kr54.jpg

منطقه عمومی چاه شماره یک:

منطقه عمومی چاه شماره یک

 ادامه عکسها

مايه كوبي - مسجد سليمان 1343

مايه كوبي

منازل کارگری(20 فوتي ها ) مسجد سلیمان - 1345

20 فوتی ها

پل شناور در مسجدسلیمان

کارخانه گوگرد سازی بی بی یان (مسجد سلیما ن)

منطقه مین آفیس Main Office یکی از مناطق زیبای مسجدسلیمان

عکسی از اولین راه آهن ایران در منطقه ریل وی ـ ام آی اس

عکسی از بیمارستان شرکت نفت مسجدسلیمان در منطقه کلگه و یا او پی دی O P D

کوچ ایل بختیاری پائیز 1345(مسجدسلیمان)

کوج